خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

کار

دوشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۰، ۰۹:۲۸ ب.ظ
گفتن برو دنبال یه کاری که حالا بعد یه سال مدرک لیسانستو از فردوسی گرفتی به یه دردت بخوره رفتیم.طرفم که آشنا بود.همچین تو صورت من نیگا میکرد انگار میخواست فالمو بگیره!!! میگه اگه خودت یه موسسه بزنی بهتره!!!!اگه میتونی اصلا برای کسی کار نکن.....!!!!!!!!!چش__________م!! حالا بعد از کلی...حرف.میگم خب من چه کاری باید انجام بدم؟؟ میگه بیا دو سه جلسه اینجا بشین ببین کارو از دست کی میتونی بقاپی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تعداد کل کارمندا با خودش میشد 4نفر یکیشونم منشی بود تازه فک کنم باید از دست همون میقاپیدم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۷/۱۸
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.