خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

امروووووووووووووووززز

يكشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۰، ۱۲:۲۷ ب.ظ
چقدر شلوغ بود نزدیکای حرم امرزم روز زیارتی بود یه موقعی گاهی وقتا که میومدی حرم خلوت تر بود الان دیگه همیشه شلوغه بیشترین جمعیت هم عرب و ترک هستن!!! کلی راه رفتیم خریدامونم کردیم ولی آخرشم یه چیزو یادمون رفت!!!! وقتی یه دوست خوب داشته باشی واسه پیاده روی ...میری دیگه ولی نشد بریم توی حرم...دیر شده بود
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۸/۰۱
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.