خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

مسخره

چهارشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۰، ۱۰:۲۱ ب.ظ
عروسی مسخره ای بود.چنان تفاوتی با مجلس ختم نداشت البته بماند که مجالس ختممونم این روزا بیراهه میرن... خدا کنه تو عروسی رویا تلافیش درآد...البته اگه بشه برم نتیجه اومدن آبجی محترم به خانه ی ما: ظهر مجبور شدم از ساعت 1 تا 5 فقط به خوابیدن فکر کنم!! هرچند که وسطش هی بیدار میشدم میدیدم هنوز هوا روشنه...باز خدا رحم کرده ساعت 5 غروبه و الا... حالا این مورد بالا = الان بیخواب شدم این موقع شب اینجام+ نتم کم میشه+ فردا حال و حوصله ندارم چون شب نخوابیدم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۸/۱۱
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.