خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

بذار بارو رو سرت بریزه

سه شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۰، ۰۱:۲۳ ب.ظ
امروز روز خوبی بودالبته اولش یه ذره بد شروع شداما فکر کنم ارزششو داشتاول صبح حرم خلوت بود.زیارت نامه، نماز زیارت، و نماز هدیه از طرف همه دوستان (از جمله دوستای اینجا) خوندمتو زیر زمین دستم راحت به ضریح خورد...یه کمیم درد دل با کسی که همیشه دردهامو پیشش میبرمیه حس شادی خیلی عجیبی داشتم وقتی داشتم وارد حرم میشدمرفتنا هوا ابری بودبعضی جاها خیس بوبرگشتنا نم نم بارون میبارید رو سر و صورت مردمچترمو اصلا باز نکردمیه جا خوندم وقتی به زیارت تو یکی از این اماکن متبرکه میری اگه موقع برگشتن بارون بگیره و بریزه رو سرت بدون که گناهات بخشیده شدهاز اونجا که اومدم بیرون بازم باز نکردم چترموزیر بارو راه رفتن و دوست دارمالبته شدید نبودوقتی بارون میاد دعا ها مستجاب میشه...باید بری زیر بارون
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۹/۰۱
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.