خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

چند لحظه سکوت

جمعه, ۱۶ دی ۱۳۹۰، ۰۸:۱۸ ب.ظ
همه ما یه وقتایی نیاز داریم با یکی حرف بزنیم گاهی وقتا دوست داریم کسی که باهاش حرف میزنیم فقط گوش کنه گاهی ترجیح میدیم باهامون همدردی کنه و بگه حق با ماست... گاهیم فقط باید بشنوه و برامون دعا کنه که مشکل حل بشه اگه با کسی درد دل کنیم و بعد هی طرف واسه مون حرفای قشنگ بزنه میگیم دلش خوشه و داره شعار میده!!! آره ...همینطوره ...شاید واقعا داره شعار میده... ولی همین شعار دادنم گاهی لازمه اصلا شاید اسمش شعار نیست...یادآوری بعضی چیزاست چیزایی که شاید خودمون وقتی به مشکل میخوریم یادمون میره ولی چه اشکالی داره به دیگرانی که تو مشکلن یادآوری کنیم؟؟؟ اما از همه اینا گذشته... بیشتر باید سعی کنیم سکوت کنیم در مقابل درد دل دیگران خوب گوش کنیم...کاملا توجه کنیم...اما لازم نیست حتما حرفی بزنیم مخصوصا وقتی نمیدونی طرف واقعا دردش چیه؟؟؟!!! سکوت کنیم و از خدا بخوایم کمکش کنه خدا هیچ وقت سکوت نمیکنه.......
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۰/۱۶
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.