خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

شهریار

يكشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۲:۰۹ ق.ظ
دلم یه دیوان شهریار میخواست یه دیوان کامل ولی ترسیدم یه روزی برسم به شاه بیتش همش فکر میکنم دیگه خبری نیست ولی اطرافم و که نگاه میکنم میبینم پر شده از چیزایی که مال من نیست حتی سلیقه ی من نیست مدام باید پاک کنم...تا کی؟؟؟ نمیدونم فقط میترسم مثل زمان بچگیام رد پاک کنم روی برگه دفترم بمونه بعد اینقدر روش بکشم تا صفحه سوراخ بشه اما پاک نشه آخه خیلی پر رنگ نوشته!!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۲/۱۷
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.