خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

گوشی

دوشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۱، ۱۱:۰۷ ب.ظ
بالاخره رفتم یه گوشی دوسیم کارته گرفتم خیلی وقت بود قصدشو داشتم ولی کسی همراه نبود فک کنم دو سه روزی باهاش سرگرم باشم ______________________________ امروز تو استخر خیلی گرفته بودم پشیمون شدم از رفتنم به دو دلیل 1- شلوغ بود و نمیشد تمرین کنم و خیلی زوداومدم بیرون 2- همه فهمیدن حال ندارم هی بهم گیر دادن که تو چته ؟؟بهت نمیاد اینجوری باشی فقط مربیم زیاد بهم گیر نداد ینی وقت نشد بدمم نمیومد باهاش حرف بزنم ولی خب یه مزاحم اومد تو اتاق و شروع کرد به حرفای بیخود زدن کلا به این نتیجه رسیدم که باید میرفتم خونه ی سمیرا از روز قبلم همش همین تو فکرم بود باید برم رو مخ بابا تا بذاره ساعت1تا3 برم واسه تمرین چون شیفت خصوصیه و میتونم طولی شنا کنم و رکورد بدم اینجوری فایده نداره اینقدر گرفته بودم که رفتم تو سونای بخار دیدم بخار همه جا رو گرفته و چشم چشم و نمیبینه گریه کردم میدونستم برم شیراز و برگردم حسابی هوایی میشم ولی نمیدونستم کلا دیوونه میشم!! درست تو نقطه ایم که انگار راه پس و پیش ندارم اصلا فکرشم نمیکردم که پشیمون بشم و به این روز بیافتم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۷/۲۴
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.