خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

آسیاب به نوبت!!

پنجشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۱، ۱۱:۴۱ ب.ظ
یه چیزایی بود که میخواستم اما نشد دلیلش آبجیم بود(و هست) هر چی میگذره بیشتر کمبودشون آزارم میده یعنی مثل امروز هی میرسم به نقاطی که میبینم اگه اون کار و انجام داده بودم امروز خیلی راحت تر بودم و این مشکلات هم نبودن! حیف که گذشت و دیر شد .... شاید بعدها بشه بعضیاشو به دست آورد اما امروز بهشون نیاز دارم! چه فایده خودش تو همش مقصر نبود مشکل از تئوری مامان بود.... شاید اینه که چندان دل خوشی ازش ندارم از اومدنش و دیدنش خوشحال نمیشم حتی.... بیخیال
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۹/۲۳
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.