خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

پر حرفی باعث و دلیل بر کم عقلیه!!

يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۰۳:۰۱ ب.ظ
برام قابل درک نیست چطور بعضی آدما میتونن اینهمه پر رو باشن و دائم خودشونو به این و اون بند کنن!!!!!! مث یکی از هم گروهیام اوایل یه سره زنگ میزد بهم ولی من هیچ وقت زنگ نمیزدم چون کاری باهاش نداشتم !!!! اصلا دلیلی نمیبینم وقتمو پای تلفن هدر بدم با یه آدم وراج که فقط میخواد حرف بزنه اینم که دیگه آخرشه..... یه بار گفت خب توام زنگ بزن دیگه همش من زنگ میزنم شارژم تموم میشه....گفتم خب اس ام اس بده واسه هر قرارمون لازم نیس زنگ بزنی که!!!! چند بار هی اینو به شیوه های مختلف گفت...یه بارم گفت تو دلت برا من تنگ نمیشه وقتی منو نمیبینی بهم زنگ بزنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! :| :| :| :| گفتم من با تلفن مشکل دارم اصلا دوس ندارم وقتمو پای تلفن بذارم درضمن هیچ وقتم بیکار نیستم همیشه کارای مهم تری دارم حالا فعلا که مدتیه خدارو شکر زنگ نمیزنه دیگه کار داشته باشه یه اس میده و تموم زیادم سوال میکنه (فضوله) اوایل نمیشناختمش بهش گفتم خیاطی بلدم.....دیروز میگفت میخوام برات پارچه بیارم بعدا که برام مانتو بدوزی!!!!!! دقیقا خونه شون اون سر شهره و من این سر شهر با اتوبوس یک ساعت راهه! تازه گفت مجانیم بدوز....بهش رو ندادم اگه بازم بگه قشنگ حسابی میزنم تو ذوقش که دیگه تکرار نکنه خیلیم زود صمیمی میشه و هر حرفیم به زبون میاره از جمله فحش با شوخی و خنده !!!! هیچ خوشم نمیاد! امروزم یه چیزی راجع به اینکه تو استخری که تمرین میکردم آشنای نزدیک دارم و..... گفتم (چون میدونستم تا وقتی ما نیاز داریم به استخر اون استخره در حال تعمیراته و باز نمیشه گفتم) سریع پرسید کجاست و مدیرش اسمش چیه؟؟؟ گفتم الان که تعطیله ت اوقتیم ما تمرین داریم اون همچنان تعطیله...گفت عیب نداره به هر حال آدم خوبه شناس داشته باشه یه موقعی واسه تخفیف و ..... انگار استخر ارث بابای طرفه که به این تخفیف بده البته اینم از سرش در میارم خدا رو شکر شماره ی خونه مونو نداره به محض تموم شدن دوره و قبول شدنم باید مدتی اون یکی سیم کارتمو که شماره شو بهش دادم خاموش کنم که دست از سرم برداره شاید یک ماه! البته قبل از تموم شدن دوره باید حسابی بهشو بفهمونم که دور منو اون چیزایی که راه راجع بهشون فکر میکنه رو خط بکشه! مثل جریان تلفن خیلی حرص میخورم ازش...یه آدم وراج و پر حرف و بی فکر و بی ملاحظه که خودشو خیلی بهتر از بقیه میدونه و تو این گروه 4نفره ی ما این 30 ساله و متاهله و دوتا هم بچه داره و اون دوتای دیگه هم 39 ساله ان و هر کدوم یکی دو تا بچه دارن و هر سه هم دیپلمه اونا از این عاقل ترن اصلا مثل این نیستن این یکی و یکی از اون دوتا دوره قبل هم بودن و تو امتحان خروجی رد شدن اون یکی خیلی از این بهتره و ریزه کاریا رو خیلی عالی به من یاد میده سر گروهمونم همونه اما این توهم داره که از اون بهتره و دائمم وسط حرفش میپره............ جالبه که هر سه تامون با هم تصمیم گرفتیم اون سرگروه باشه حتی خود اون 30 ساله هه اول گفت خدایا شرشو از سرم کم کن مثل بقیه ی آدمایی که شرشونو ازم برداشتی و امروز هیچ رد و نشونی ازشون نیست....آمیــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۱۸
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.