????
چهارشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۴۸ ب.ظ
امروز خانوم مقدم گفت جمعه ی آینده کلاس داریم واسه "CPR "
خداکنه بهمن نباشه .... خیلی دوره و بدمسیره و ناچارا بابا باید منو ببره و ..........
مخصوصا که امتحانمونم احتمال خیلی خیلی زیاد بهمن باشه آخ گفت هفته ی بعدش امتحانه!
هنوز استرس چندانی نگرفتم ولی نزدیک که بشه میگیرم
نمیدونم با این هم گروهیای بی عقلم چیکار کنم؟؟!!
یکیشون خوبه اما اون دوتا اصلا نرمال نیستن
راه میافتن به کار بقیه بچه ها ایراداشونو میگیرن و فضولی میکنن
هرچی بهشون منو شایسته میگیم نکنین این کارو خوششون نمیاد. نمیفهن!!!!
اصلا ملاحظه نمیکنن
شایسته امروز بهم گفت ایشالا زودتر تموم شه دوره و هرچهارتامون قبول شیم از دست هم خلاص شیم
واقعا من نسبت به اون دو تا چنین حسی دارم
بی عقلا هر روز میخوان تمرین کنن
امروز گفتم اشتباهه نیرومون تحلیل میره واسه رکوردای خروجی میمونیم
موقع بک بورد که میشه وقتی تخته رو برمیدارن میخوان همه شون (یعنی همه گروهمون) یه دور تو همه پستها قرار بگیرن بعد بدن به گروه بعدی
خب خیلی نامردیه چون اصلا چنین وقتی نداریم !!!
زهرا از این اخلاقا داره که دوس داره همه جا جا بزنه و فک میکنه زرنگیه
امروزم با مریم سر بک بورد با دوتا گروه دیگه جر و بحث کردن......خیلی بد شد
چقدر این روزا دیر میگذره.............................................................حسته ام
۹۲/۰۱/۲۱