خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

کُفر

جمعه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۲۱ ق.ظ
باید بارم را ببندم و از این شهر بروم سخت دلگیرم انگار حاکم شهر حکم به رفتنم داده اما با دست و پای بسته خدایا هی میگی نا امید نشین! خب بگو الان چه جوری امیدوار باشم؟؟؟ چیزی که نخواسته بودم و گذاشتی تو دامنم حالام نه میدی نه میگیریش! من که میدونم آخرشم به بدی تموم میشه..... گاهی فکر میکنم اون دعاهایی که مستجاب میکنی دعاهای ماها نیست نه خودت کارمو درست میکنی نه این واسطه هایی که گذاشتی برامون چیکار باید بکنم که تو این مدت نکردم؟؟ در کدوم خونه رو بزنم که جواب بگیرم؟؟؟  این چه درد بی درمونی بود که به جونم افتاد نه میتونم بگم چه مرگمه نه خودم میتونم کاری بکنم نه تو کاری میکنی............... حالا به چی امیدوار باشم؟؟؟؟؟؟؟
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۲/۱۳
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.