خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

خصوصی

سه شنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۵۹ ق.ظ
از بچگی خیلی بدم میومد وسایل شخصیمو یا اسباب بازیامو بدون اجازه از خودم بدن به کسی! حالا چه دائم چه موقتی دوتا جوجه خریدم که بزرگ کنم :)) دو تا خاصیت داشته برام تا حالا: 1- شبا معمولا زود میخوابم چون میدونم صبحا مجبورم با صدای اینا دیگه 7 بلند شم 2- وقتای اضافیمو میگیرن و طوری مشغولم میکنن که وقت نمیکنم به چیزای ناراحت کننده فکر کنم چون همش تو فکر اون دوتام واسه اینکه دائم صداشونو میشنوم.... هدفمم از خریدن اینا همین دومی بوده و ... واسه اینایی که نمیدونن چرا من این دوتا جوجه رو خریدم خنده دار و احمقانه به نظر میاد مهم نیست مهم اینه که من خیلی دوسشون دارم.الان 9روزه که پیشم هستن خیلی مراقبشونم امروز همسایه مون زنگ زده که نوم از صبح همش گریه میکنه میشه جوجه هاتونو بدین ببرم یه کم پیشش؟؟؟ :| مامان منم طبق معمول بدون اینکه اصلا از من بپرسه یا حتی بگه اونا مال منن واسه اینکه دلشون نشکنه سریع برداشت بردشون :| الان یک ساعته که اونجان :|:|:| اعصابم خورده اول از اینکه مامان مثل همیشه اصلا از من اجازه نگرفت ....... دوم اینکه جوجه های بدبخت من دست یه بچه 8-9 ماهه در چه حالین الان؟؟ :| آخه اینم چیزیه که بری از کسی قرض بگیری؟؟؟بعدم بدیش دست بچه؟؟بابا اینا موجود زنده ان خب.....چرا هیچ کی نمیفهمه موجود زنده جون داره.درد میکشه..... حالا بعدم که بهشون میگم فقط توجیهات الکی برا من میارن و به حال من تاسف میخورن........... وقتی یه جا زندونی باشی حتی ملاقاتیات تو شرایط و زمانهای خاص باید بیان ببیننت بعدم استرس اینو داشته باشی که کی پاشن برن؟؟؟ خودتم که کلا ممنوع الخروجی جز با خودشون! ارتباطت با همسنای خودت قطعه از علایقت باید فاصله بگیری چون دوس ندارنـــــــــــــــ! نه مهمونی نه گردش نه تفریح........ تو موندی و یه اتاق و یه کامپیوتر و یه چرخ خیاطی کارت میشه کار با چرخ....تفریح و دوستاتم میشن یه دنیای مجازی بی سر و ته بعد هی میشینن ازت ایراد میگیرن که تو معتاد اینترنتی تو جوجه بازی.... از شنبه روز در میون میرم استخر واسه کار ناجی از 8صبح تا 6 بعد از ظهر یا شایدم 7 8-9 روز اولش کارورزیه میگن وقتی میای نباید خسته باشی!نباید بی حوصله باشی! نباید سر درد باشی! اگه همونجا گفتیم بریم بیرون باید پاشی بیای هرجا بود! باید همیشه با ما هماهنگ باشی.......اگه غیر از این باشه حق نداری بری وای خدایا مگه من آدم نیستم؟؟؟؟؟ مگه واسه خودم شعور ندارم؟ زندگی ندارم؟ از این همه باید و نباید خسته شدم حالم بهم میخوره دیگه بچه ها دارن دسته جمعی میرن بیرجند واسه مربی آزمون بدن و مدرک بگیرن ولی من مثل همیشه ......... باید بشینم تا شاید .........لعنت خدایا من حتی واسه خودم خلوت و تنهایی ندارم دائم باید پاسوز اینو اون بشم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۱۴
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.