خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

دیکتاتور

سه شنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۰۶ ق.ظ
اون روزی که مسافرت و پیچوندیم از اصفهان برگشتیم..... گفتم نمیدونم چی شد یهو بابا گفت برگردیم! فقط یه شب تا روز بعدش ظهر اصفهان بودیم! گفت وقتی تو خونه یه نفر دیکتاتور باشه همین میشه دیگه خودش تصمیم میگیره و خودشم اجرا میکنه... ماهم یه دونه از اینا داریم توخونه..... اون روز از حرفش بدم اومد گفتم چطور جرات میکنه؟؟؟ ولی از اون روز تا همین امروز دائم شرایطی پیش اومد و داره میاد که دیدم حق با اونه! متاسفم که اینو گفتم ولی واقعیته..........
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۱۴
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.