خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

ناجور

سه شنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۲، ۰۶:۲۲ ق.ظ
هر وقت میشینم پای خیاطی زیاد غر میزنم واسه اینکه همیشه یا دقیقه نود برام کار میارن که من خودم کلی کار و زندگی دارم یا اینکه پارچه های انتخابیشون با مدل نمیخونه!!! یا کمه.... ولی اینا دیگه بار آخره که از کسی کار قبول میکنم وقتی قراره کلی وقت و انرژی بذارم ...به حرفم گوش ندن...بعدشم ایراد بگیرن....اونقدریم که حقمه دستمزد بگیرم نمیگیرم....ترجیح میدم خودمو آزار ندم دیگه!! مجبور که نیستم نه واسه پولش موندم نه وقت اضافی دارم به اندازه کافی خواهرم و مامانم و بعدم اگه وقت شه خودم!سفارش دارن و دارم همیشه اصلا دوست ندارم به خاطر دیگران بد اخلاق بشم تو خونه و با اهل خونه مامان میگه من تو رو میشناسم...الان میگی دیگه کار نمیکنی باز تا فلانی و فلانی بیان دلت میسوزه براشون متاسفانه راست میگه ولی خب بعد ازین بیشتر خودمو کنترل میکنم که دلم نسوزه چون هیچ کدوم اونا دلشون به حال من نمیسوزه که با این همه مشغله خودم باید اعصابمو واسه اونا هم بذارم اصل موضوع اینه که : هیچ چی رو به سلامتی و آرامشم ترجیح نمیدم!همین و بس
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۰۵
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.