خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

تنها که باشم باز به تو میرسم

يكشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۴۵ ب.ظ

تنهاییم را باور میکنم تا باز در آغوشم بگیری

و دورم کنی از تمام انسان نماهای گرگ صفت

مثل سابق

مثل همان روزها که فقط من بودم و تو

و تمام آرزوهایی که پرپر شدند

من بودم خیالهای سبز و زردم

حالا که تو نیستی کابوسهای خاکستری مانده اند و زوزه ی گرگهای گرسنه و منت زندگی!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۳۱
سپیدار

نظرات (۱)

دنیا همیشه دل به خوآه ما نبوده                              باور بکن بعضی گره ها کور زیباست

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.