خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

تاجی از جنس پاییز

سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۳۲ ب.ظ

پاییز امسال چقدر زود و بی مقدمه آمد...

امسال همه چیز بی مقدمه می آید انگار

شهریور ناگهان سرد شد و دیگر هرگز گرم نشد تا اینکه دستان پاییز را گرفت

و من ناگهان چند پاییز را با هم در یک سال و یک فصل تجربه کردم

دنیای از برگهای زرد زیر پاهایم خش خش میکنند

هنوز هم معتقدم همه چیز را باید ناگهان به آخر رسانید..



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۳۱
سپیدار

نظرات (۱)

مرگ لحظه ها، یعنی اتفاق

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.