زمان بی حساب

روزی که با دوست میگذره خیلی سریع تموم میشه

منم کل دیروزم و از 11 ظهر تا 7 عصر با یه دوست سپری کردم

یه استراحت حسابی به خودم دادم

و طی مذاکرات به نتایجی برای تغییر سبک زندگیم هم رسیدم که از دیشب مشغول اجرای بخشیش هستم

آدما در مواجهه با مشکلاتشون به دو صرت عکس العمل نشون میدن

1- سرسخت تر و مقاوم تر میشن

2- شکننده تر میشن

دسته ی اول به مرور یاد میگیرین چطور با مسائل مختلف و مشکلات مختلف رو به رو بشن و سعی در پیدا کردن یا ساختن راه حل های گریز از زندانشون هستن.. اینا نسبت به بعضی مسائل دیگه بی تفاوت میشن..یعضی چیزا دیگه به چشمشون مشکل نیست!! یا اهمیت نداره! یا به هر حال یه طوری باهاش کنار اومدن و میان..شاید هر از گاهی خسته بشن و گریزی بزنن به اون حالتهایناراحت کننده شون اما کمتر پیش میاد و بیشترم درون خودشون اینارو حل میکنن...اینا از طرفی میشه گفت موفق ترن تو زندگی چون یکم راحت تر میگیرن یا لااقل راه مواجهه باهاشو تو ذهن دارن

دسته ی دوم ولی خیلی خودشونو اذیت میکنن..خیلی بیشتر بهشون سخت میگذره...چون اتفاقات همیشه در حال افتادن هستن و کسی نمیدونه کی و کجا قراره واقع بشن تا براش امادگی کسب کنه

هرکدوم از این دو تا ویژگی برمیگرده به شخصیت خود فرد و روحیات خاصش..ممکنه حتی بین خواهر و برادرا هم یکیشون اینجوری باشه..

ولی موضوع مهمتر اینه که آدم از زمانی که پی میبره باید رفع کنه..چون بالاخره یه جایی خواهد فهمید بدون شک..ولی تا اون موقع کلی پیر شده..کلی سلولهاش مردن..کلی انرژی منفی ساتع کرده..کلی خودشو داغون کرده...

هعیییی ....که منم یکمی دیر فهمیدم...و هنوزم دارم سعی میکنم خودمو از یه چیزایی دیگه رها کنم

تصمیمات بزرگ بر جای خود باقیند فقط از شکلی به شکل دیگه تغییر میکنن

اقدامات اولیه انجام شد..ت کی به نتیجه برسه خدا میدونه..

دیشب میگفت ما نباید اشتباه مادرامونو تکرار کنیم..و توهم اشتباهات منو مرتکب نشو..منم در همین راستا دیشب دل و به دریا زدم و کمی پررویی به خرج دادم..و امروزم ادامش دادم..این میخ باید همین جا زده بشه وگرنه دیگه معلوم نیس

خدایا شکرت بابت همه چیز♥