خدای من همین نزدیکیهاست
من هنوز از حکمت خدا سر در نیاوردم
نمیدانم پشت اینهمه پر شدنها و خالی شدنهای ناگهانیش چیست؟؟
فقط دلم به این خوشست که میدانم اگر به او سپردم باید رها کنم!
هرچه از دوست رسد بی شک نیکوست
چه سخت باشد چه سهل
تعمیرات استخر هنوز تموم نشده ولی به محض اینکه من جای دیگه ای قرار شد روزای فرد (2 روز البته) مشغول باشم صبح تا عصر خبر رسید که تعمیرات رو به اتمامه...
خدا منو اینجوری میخواد شاید..خیلی پرکار و فعال...رسما تمام روزهای هفتم درگیر شده فعلا .5روز استخر و هرچی بمونه خیاطی... خب منم هر دو رو خیلی دوس دارم
گرچه که اون کار استخر بگیر نگیر داره...ممکنه یکیش مدتی بعد به هر دلیلی تعطیل بشه
ولی خب فعلا راضیم به رضای خدا هرچی خیره
مهمون راه دورم اضافه کنین به این امور! بعلاوه زایمان خواهر جان که رمقی برای منو مامی نخواهد گذاشت..مامان جان شدیدا استرسی و جوشی!!! منم باید شدیدا بپام که خودشو بیش از حد خسته نکنه که خدایی نکرده از پا نیافته...این یعنی خودم باید بیش از حد خسته شم و کمکش کنم و من اینو ترجیح میدم حقیقتا...باید خوش اخلاق تر باشمم..خیلی خوش اخلاق و خستگیمو نشونش ندم..تا اون خودشو خسته نکنه..فقط برای همین یه مورد فکریم.خدایا خودت کمکم کن
عجیب دلتنگت میشوم
انگار که قرار است همیشه باشی
شاید همیشه ولی دور...
یکی ونگ میزنه ، یکی جیغ میزنه ، این میزنه تو سر اون ، اون پستونکشو گم کرده ؛...
کاش خدا لطف کنه مارو هم مشغول ب کار ببینه ، مگه چی میشه!!؟ :)))