بشقاب شماره ی 9
چقدر زود گذشت
محرم و صفر رو میگم
مثل تمام عمر گذشته و روزهای گذشته مون اما انگار این سریع تر
انگار منتظر بودیم تموم بشه
و روزی مثل امروز که روز آخره با خودم فکر میکنم چه راحت از دست دادم فرصتی که میشد بهتر از این باشم
شاید تقصیر از من نیست..
برای هرچیزی و هرکاری باید پایه داشته باشی..نبود..
اینجا انگار هرکسی برای خودش برنامه ای داره..
دلم میخواست مثل سالها قبل که بچه بودم این دوماهو با همه وجودم درک میکردم و استفاده میکردم حقیقتا
ولی اینقدر غرق در کار و مسائل زندگیم شدم که انگار از همه چیز فراموشم شده
هیچ وقت دلم نمیخواست به این نقطه از زندگیم برسم که همه چیز بشه برام کار و کار و کار..
اما انگار تو زندگی من اجتناب ناپذیره و الان مرتب سعی میکنم خودمو ازین گردابی که توش افتادم بکشم بیرون و هر از گاهی نفسی بکشم
و همین غرق شدن باعث میشه از ساحل فاصله بگیرم..اینقد دور شم که برای زنده موندن چاره ای جز شنا نداشته باشم
خطرش اینجاست که ممکنه به یه نقطه ای از این اقیانوس برسم که دیگه ساحل و نبینم و هیچ نشونه ای هم برای پیدا کردنش نداشته باشم
دیگه معلوم نیست چقدر سرگردون بمونم و چقدر خطا برم و برگردم تا برسم به ساحل امن
اگه برسم...
امسال عید 9نفریم
بله نفر نهم امروز ساعتی پیش به جمع ما پیوستن
و ساعتی دیگه هم ما میریم خدمتشون عرض ادب کنیم
چقدر لذت بخش
خدایا شکرت
ولی..
همین الانم همش فکر میکنم ک هکارامو کی برسم...خدایا کمکم کن چرا اینجوری شدم؟؟
درخواستای خیاطی رو باید رد کنم و تا عید فکر میکنم خیلی سرم شلوغ باشه با تنها کارای خودمون!!
باز با خودم میگم چرا اینقدر به خودت فشار میاری؟؟؟؟
بشین یکمم برای خودت کار کن و زحمتایی که میکشی و خودت استفاده کن تا وقتی باز شرایط مهیا بشه برای قبول سفارش از بقیه و اینقدم فکرتو خسته نکن ...
تا عید که میدونم 3ماه بیشترم نمونده و تو همین سه ماه به شدت کار خواهم داشت
این دو روزیم که به رزای کاری استخرم اضافه شده واقعا اجازه فعالیت بیشترو بهم نمیده
باز اگه تابستون یا بهار بود و روزا بلند میشد یه چرتی زد و باز ادامه داد ولی اینجوری تا چشم بهم میزنی روز تموم شده
خب...به هر حال وضعیت تغییر خواهد کرد...الان یه چیزایی به امکانات و شرایطم اضافه شده...ان شاءالله اگه تا عید هم نشه بعد عید حتما تغییراتی که میخوام و اعمال میکنم
خدایا کمکم کن
یه جاهایی بد کم میارم...یه وقتا انگار فکرم و روحم خالی خالی میشه..اون موقع ها لطفا هوامو بیشتر داشته باش که شرمندت نشم
یکی هم مث من میگه کار کار کار! چی میشه منم بگم وای چقد کار دارم؟ :|
خودتو خیلی خسته میکنی ؛ نکن دلبندم
عید جوجه هارو ریختی تو اوتولت میرین دور دور :)))
دیدی چقد زود ظاهر شدم!؟
عم قزی اینجا ، عم قزی اونجا ، عم قزی همه جا :دی