خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

2شماره تا اعصاب راحت تر

جمعه, ۲۵ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۳۱ ب.ظ

دستور العمل بهتر زیستن:

فقط 2 شماره اس!

1- از آدمای منفی تا میتونید دوری کنید (اگر میتونید انرژی های مثبت بهش بدین در این صورت یا خاموش میشه یا خودش دور میشه )

2- هیچ انتظار و توقعی از هیچ کسی نداشته باین!! (حتی نزدیکترینها! وقتی میبینی کسی کاری برات انجام نمیده ازش قطع امید کن به کل و خودت سعی کن خودتو بالا بکشی!)

به هر حال تجربه به آدما نشون میده که بعد از سالها میتونن همچنان در انتظار کمک دیگران باشند یا نه!

اگه پدرتون بهتون سرمایه نمیده برای کار (علی رقم داشتن یا نداشتنش) اگه ماشین براتون نمیخره اگه خرج زندگیتون و بعد از شاغل شدنتون به عهده نمیگیره و اگه خیلی انتظارات ازش دارین اما هیچ کدوم و برآورده نمیکنه یا ناقص انجامشون میده دیگه تمومش کنین!!

در مورد همه ی آدمای اطراف همینطوره!

اگه دوستتون خبری ازتون نمیگیره..اگه تو کاری که انتظارشو دارین کمکتون نمیکنه..اگه خواهر و برادر و دوست و خانواده هیچ کدوم درکتون نمیکنن...... اگه................ همه رو رها کنین!

اینقد اعصاب خودتونو به خاطر توقعاتی که از دیگران دارین (صرف نظر از به جا یا بی جا بودنشون) و برآورده نمیکنن خورد نکنین!

چیزی که بهش معتقدم و بارها و بارها گفتم اینه که شما به خاطر خودتون و برای خودتون زندگی کنین! اگه به کسی محبتی میکنین..اگه کمکی میکنین..اگه احوالی میپرسین...دیگه بعدش دو دوتا چهارتا نکنین که اگه اونم متقابلا این کارارو نکرد پس آدم بدیه یا علاقه ای به شما و ارتباط باهاتون نداره

تا وقتی مدام منتظر عکس العمل دیگران باشیم زندگی برامون خوش نیست و هر روز بهانه ای برای ناراحتی و دلخوری داریم

شاید تو یه زمانی از زندگی اینا خیلی بی منطقی یا بی احساسی تلقی بشه اما به مرور زمان همه ی اینارو برای دیگرانی که میبینید تجویز میکنید

بخواید و نخواید یه جایی تو زندگیتون بهش میرسین بعضیا خیلی دیر میرسن..خیلی... ولی سعی کنین اگه هنوز تو اون نقطه نیستین خودتونو دراون موقعیت واقع کنید هرچه زودتر بهش برسین آرامش زودتر بهتون برمیگرده!!

اینارو از یک رنج کشیده به گوش دل و جان بشنوید و عمل کنید :))

و اما آدمای منفی...مدام غر میزنن..ناله میکنن..همه رو با خودشون دشمن میدونن...بعضیاشو توهم اینو دارن که آدمای اطراف مدام میخوان بهشون صدمه بزنن..کسی چشم دیدن پیشرفتشونو نداره ..و حتی خیلیم در جا میزنن چون اینا خیلیم متوقعن از همه!

اینا حستونو به خیلی از آدمای اطرافتون بد میکنن...چون به شدت بدبینن!!

من یکی ازینا نزدیکم دارم..واقعا از دستش عصبی میشم

وقتی میبینم مدام منتظره براش راه باز کنن..مدام از پدرش بد میگه که فلان کارو نکرد و فلان کارو نمیکنه...خب تو که این چند سال دیدی کاری نمیکنه چرا هنوز متوقعی ازش؟؟؟؟ تکیه تو بردار!

همین که مدتها به همین منوال گذشته یعنی اینکه دیگه تغییری نخواهد کرد

شاید سخت به نظر بیاد ولی خوب که نگاه کنی میبینی تاحالا هم خودت بودی و خدا! و بقیه فقط یه اسم بودن...

هرچی میخوای..و هر کمکی فقط از خود خدا بخواه تا توان انجام کارها و رسیدن به خواسته هاتو بهت بده

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۲۵
سپیدار

نظرات (۲)

من خودم آدمیم که فوق العاده برا بقیه وقت میزارم وتاجایی که امکان داره وتوانایشو دارم کمک دیگران میکنم ولی خو موقه گرفتارم هیشکی (وقتی میگم هیشکی واقعا هیشکی)کمکم نمیکنه.اگه چندین روز نباشم براکسی اهمیت ندارم از کسی انتظاری ندارم بلاخره طبیعت این روزگاره تاکسی بهت کاری نداشته باشه سراغتو نمیگیره وهمه پی منافع خودشون هستم من الان باخیلیا قطع ارتباط کردم.
من آدم فوق العاده زودرنجیم همیشه دلم میخواد مثه خودم باهام رفتاربشه ولی میدونم این تفکردرستی نیست وهمیشه از خیلیها ناراحت میشم ولی خو به زبان نمیارم وهمین باعث عذابم شده یااینکه خیلی درگیرمشکلات دوستام میشم وغصشون رومیخورم بیشتر وقتابرااینکه مشکلاتشون حل بشه صلوات نذرمیکنم نمیتونم رفتارمو عوض کنم خیلیم سعی کردم.
حرفاتو کاملا قبول دارم
پاسخ:
منم یه موقعی همینجوری بودم..خیلی از خودم میگذشتم به خاطر کمک به بقیه حتی کوچکترین کارا..و به قول تو هیچ کی موقع نیاز کمکم نمیکرد! فک کنم استمرار همین جریان باعث شده الان یه جورایی نسبت به بعضی مسائل اطرافیان حتی بی تفاوت بشم!
نه که برام مهم نباشه اما دیگه قاطیشون نمیشم نه فکری نه عملی.دعا میکنم.تنها کاری که راحت ازم بر میاد.من خیلی چوب دلرحمی بی حدمو خوردم حالا فکر میکنم منطقی تر شدم.واقعا هم هیچ توقعی ندارم از اطرافیانم چه دور چه نزدیک..گفتم که همه آدما یه جایی از زندگیشون به این عقیده میرسن
در واقع بهترین کسان آدم هم برخی اوقات در حق آدم کوتاهی هایی داشتن همونطور که ما هم برای دیگران برخی اوقات کوتاهی کردیم که این کوتاهی ها یا از سر جهالت به مساله بوده یا برآورده کردن یک مساله مهم تر یا برخی اوقات واقعا ظلم بوده ولی همونطور که اشاره کردید ما نمی تونیم همه عمر خودمون رو غصه بخوریم اصلا همین دو دوتا چهارتا های بعدش هستن  که مانع پیشرفت می شن چون به فکر راه چاره نیستم به فکر این هستیم طرف رو قانع کنیم که اون برامون جاده صاف کن بشه!
پاسخ:
اوهوم.دقیقا همینطوره
برای همین معتقدم باید عوض بشیم تا راحت تر باشیم

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.