زندگی روی چرخهای تکرار
دوشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۰۲ ب.ظ
سال مثل همیشه نو شد
بغض لحظه ی تحویل سال هم مثل همیشه گرفت
بعدم روال هر سال..حاضر شدن و عکس گرفتن و اومدن بچه ها و عکسای دسته جمعی..جالبه که هرسالم همه بدون توجه به همون ترتیب سال پیش میشینیم!
عید دیدنی از بزرگترای هر کدوم از قبایل (خاله و عموی بزرگ) شروع شد و خاتمه پیدا کرد
همین دید و بازدید عید خیلی بیخوده!!
از عصری دوباره به قار تنهایی خودم رفتم و با صدای موزیک و چرخ خیاطیم خودمو مشغول کردم برای تموم کردن کارهای عقب موندم
و اینگونه بود که از آغوش راحتی در اومدیم و خیلی زود به آغوش کار و تلاش برگشتیم..گرچه که این روند از همون لحظه ی بازگشت از سفر شروع شده بود
هنوز میشمارم که 4فروردین نیاد!
4فروردین روزیه که مدیر نادان گفته باید بریم سرکار!!
حالا من نمیدونم 4 فروردین که 4شنبه ام هست و روز بعدش 5شنبه است و جمعه و ما(بانوان) عملا شیفت نداریم! کی پامیشه بیاد اون استخر دور افتاده و پرت؟؟؟
خدا نگذره از هرچی آدم حریص و بی فکره -_- که بعد اینجوری مارو از استراحتمون الکی بندازه به خاطر هیچی!
خب دیگه حرص بسه..
انسان سخت سازشکار است!!
به زودی کار اصلی هم شروع میشه با شرایط سخت و ماهم خیلی زود عادت میکنیم
حالا معضل چیه؟؟ از بدو ورد مشتریا یکسره میگن سال نو مبارک تا که میشه ماه رمضون...باز نزدیک ماه رمضون همه التماس دعا (استخر تعطیل میشه 1ماه ) باز بعدش تا مدتها همه میگن نماز روزه ها قبول...باز تا از این خلاص میشیم محرم شده و ...
و این چرخه تا پایان محرم و صفر ادامه دارد
از اندکی دیگر زندگی روی ریل تکرار میافتد!
و به همین راحتی سال تموم میشه و به سال جدید میرسیم..سال 96 و از همین تریبون تبریک میگم P:
بغض لحظه ی تحویل سال هم مثل همیشه گرفت
بعدم روال هر سال..حاضر شدن و عکس گرفتن و اومدن بچه ها و عکسای دسته جمعی..جالبه که هرسالم همه بدون توجه به همون ترتیب سال پیش میشینیم!
عید دیدنی از بزرگترای هر کدوم از قبایل (خاله و عموی بزرگ) شروع شد و خاتمه پیدا کرد
همین دید و بازدید عید خیلی بیخوده!!
از عصری دوباره به قار تنهایی خودم رفتم و با صدای موزیک و چرخ خیاطیم خودمو مشغول کردم برای تموم کردن کارهای عقب موندم
و اینگونه بود که از آغوش راحتی در اومدیم و خیلی زود به آغوش کار و تلاش برگشتیم..گرچه که این روند از همون لحظه ی بازگشت از سفر شروع شده بود
هنوز میشمارم که 4فروردین نیاد!
4فروردین روزیه که مدیر نادان گفته باید بریم سرکار!!
حالا من نمیدونم 4 فروردین که 4شنبه ام هست و روز بعدش 5شنبه است و جمعه و ما(بانوان) عملا شیفت نداریم! کی پامیشه بیاد اون استخر دور افتاده و پرت؟؟؟
خدا نگذره از هرچی آدم حریص و بی فکره -_- که بعد اینجوری مارو از استراحتمون الکی بندازه به خاطر هیچی!
خب دیگه حرص بسه..
انسان سخت سازشکار است!!
به زودی کار اصلی هم شروع میشه با شرایط سخت و ماهم خیلی زود عادت میکنیم
حالا معضل چیه؟؟ از بدو ورد مشتریا یکسره میگن سال نو مبارک تا که میشه ماه رمضون...باز نزدیک ماه رمضون همه التماس دعا (استخر تعطیل میشه 1ماه ) باز بعدش تا مدتها همه میگن نماز روزه ها قبول...باز تا از این خلاص میشیم محرم شده و ...
و این چرخه تا پایان محرم و صفر ادامه دارد
از اندکی دیگر زندگی روی ریل تکرار میافتد!
و به همین راحتی سال تموم میشه و به سال جدید میرسیم..سال 96 و از همین تریبون تبریک میگم P:
۹۵/۰۱/۰۲