خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

پایان شب

شنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۲ ب.ظ

اول از همه عیدتون مبارک

به امید روزی که ظهور منجی مونو با حضور خودشون جشن بگیریم

به امید روزی که تمام این سیاهی ها با اومدنشون نابود بشن ♥♥♥



عصری یه قسمتایی از جنایات داعش در رابطه با زنان و دختران نشون میداد حالمو خیلی بد کرد..یه بخشی تو اخبار... صدای جیغ دختره هنوز تو گوشمه و صحنه هنوز جلوی چشمام...میگفت اگه زیر 15سال باشه...اگه چشماشون سبز باشه...وای خدای من چقدر این آدمات وحشی و کثیفن...یعنی وحشی تر از انسان هم موجودی آفریدی؟؟؟؟؟؟؟

لعنت به حقوق بشری که حامی این موجودات پست و بی ارزشه..حیوونا هم اینطور رفتار نمیکنن...لعنت به تمام حامیانشون..هزار بار لعنت..چرا ما باید در تلاش باشیم با این عوضیهایی که خط و ربطشون روشنه و دنیا رو به خاک و خون میشکن و بی ارزش ترین چیز پیششون جون و حرمت انسانهاست به توافق برسیم؟؟؟ لعنت به اونایی که این آشغالهای بی مقدار و با عنوان داعش و طالبان و هزار کوفت و زهرمار دیگه درست کردن و به جون بقیه انداختن...

به امید روزی که منجی ظهور کنه و زمین و از این همه تاریکی پاک کنه...کی میرسه اون روز...



پ.ن: بنده اینهمه تو پست قبلی قلم فرسایی کردم ولی دوستای عزیز به جای پرداختن به اصل مطلبی که مورد نظر بود گیر دادن به همون 2-3خط که کلا هدف از اون هم چیز دیگه ای بود..این بود که اون چند خط و پاک کردم..به هر حال ممنون که توجه دارین ولی لطفا قاضی نشین♥

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۰۱
سپیدار

نظرات (۴)

من قاضی نمیشم
اگه استاندار نیاز دارید حاظرم قبول کنم
:|
پاسخ:
نه دیگه ظرفیت تکمیله وکیل مدافع میخوام
۰۱ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۱ عم قزی جون ツ
دیشب برا پست قبلیت کامنت گذاشتم ولی نت پرید ؛ کامنت هم پرید ؛ منم ک تنبل :|
حاشیه ای تو اون چن خط نبود ک :|
من نمیفهمم چرا تو کله ما کردن ک خوشبختیمون در گروی بودن کس دیگه ایه! ( مخصوصا برا دخترا :|  )

عیدت هم مبارک :*
پاسخ:
ای بابا :|
حاشیه شد دیگه -_-
چی بگم والا..جا افتاده

مرسی بوس و بغل
۰۲ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۲۶ احسان خواجه مرادی
چی بود حالا اون دو سه خط؟
نکنه من گیر دادم؟
پاسخ:
O.o
??
-_-
۰۲ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۲۰ احسان خواجه مرادی
پس من گیر دادم..
دیگه مجبورید تحمل کنید!
اگر خواستی بازم بگو گیر بدم...
پاسخ:
شما یکی از گیر دهندگان بودی
نه دیگه خودتون ماشالا کارتونو بلدین گفتن نداره

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.