خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

پیوند

دوشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۲۴ ب.ظ

چند روز پیش خبر مرگ یه مادر سر زایمان....و امروز فوت یه دوست قدیمی بر اثر سرطان...

یکماه پیش دیدمش...اوایل شیمی درمانیش بود...مثل همیشه آروم ب نظر میرسید...گفت عوض شدی... ظاهرش خوب بود..دوتا بچه ی کوچیک داشت...

هنوز انگار باور نکردم که مرگ هم جزئی از زندگیه..ادامه ی زندگیه..

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۰۴
سپیدار

نظرات (۲)

وقتی با شنیدن خبر فوت آدما دلمون میگیره شاید به این خاطر باشه که ته دلمون بک حس مبهم و گنگ سبت به این قضیه داریم مثلا بعد مرگ چی به سرم میاد و اینکه این سفر بدون بازگشته خیلی دردناکه
پاسخ:
آره همینطوره
خدایشان بیامرزد

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.