اندر احوالات جناب محترم!
دوشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۴ ب.ظ
حس خوبیه وقتی دیگران مدام بهت میگن " شاگرداتون خیلی دوستون دارن ! "
آدم حسابی ...کیف میشه!
نه به خاطر تعریف و تمجیداااا از این بابت که میفهمی رضایت حاصل شده
مدیر جان امروز منو از تو کلاسم کشیده بیرون....فهمیدم بعله همون موردیه ک هفته پیش ب مامی زنگ زده بود و از قضا از اقوام دور مدیر شدن مدیرجانم ک در این موارد بسیار حساس و دقیق...خلاصه عکس جناب و خواسته بود ک نشون من بده...اینطور که گفتن 50% اونا حله!!
شرایط کاملا رضایتبخش نیست اما به خاطر همون ایده آلی که قبلا گفتم تصمیم بر تفکرات بیشتر شد
فقط سخت ترین قسمتش اینه که طرف تپله :(( چقد به چاقی ملت گیر دادم :/
با چاقی دیگه نمیتونم کنار بیام ولی بر اثر فشارات اطرافیان قرار شد ببینیم چاقی در چه حده
و یه چیز دیگه اینکه از همزبانان پدر گرامیم هستن!!
محل سکونت هم هنوز در هاله ای از ابهامه..
مگه اضافه وزن چشه؟خیلی هم دلتون بخواد!
اصلاً از قدیم گفتن مرد باید سنگین باشه!!!!!
:-)