خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

یک متهم به سیاه

سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۲:۱۸ ب.ظ

میگویند حرف بزن حرف بزن..حرف که میزنی گوششان را میبندند و دهان باز میکنند به نصیحت..به گلایه..به طعنه و نیش و زبان..وآخر کلام اینکه خودت خواستی!

اعتراض هم هیچ جایی ندارد!

چرا که حالا دیگر توی شکست خورده در جایگاه متهمی و آنها گویی همه چیز را از اول میدانستند!! 

انگار منتظر بودند روزی همه ی اینها را به تو بگویند..

وقتی که حرف زدنها تا این حد تلخت میکنند ناچاری به درون خودت بخزی.. تمام بغضهایت را قورت بدهی و تمام!!

بعضی روزها آنقدر سیاهی های دنیا به چشمم می آید که دیگر هیچ چیز را نمیبینم



پ.ن: لازمه هر از گاهی از کسانی که دوسشون دارین کمی فاصله بگیرین..نزدیکی بیش از حد و همیشگی گاهی دلزدگی میاره!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۰۲
سپیدار

نظرات (۱)

من نمیدونم حق با کیه! 
ولی بزن شت و پت شون کن(خخخخخ جهت مزاح!)

اصلا میخوای بیام مشهد بزنم همه خانوما رو از استخر پرت کنم بیرون؟؟؟! نه جدا میگم؟ بیام ببافمشون؟؟؟ نه استغفروا... نامحرمن! منظورم این بود بیام بدمشون شما ببافیشون بهم؟!!!!!
 
ولی در کل:
بادبادکها با باد مخالفه که میتونن اوج بگیرن و پرواز کنن....با همین مضمون!
رو یکی از بیلبورد های شهرداری تهران(که رئیسش همشهری شما میشه) نوشته بود!
پاسخ:
:))
همشهریای ما بیشترشون زیادی توهم دارن شما زیاد جدی نگیرین :))

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.