خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

یک تصور واقعی

سه شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۵، ۰۲:۲۲ ق.ظ
درو پشت سرم بستم و چراغو خاموش کردم
به طرف تختم میرفتم..به نظرم هوا نسبت به قبل گرم تر رسید!
چشمم به پرده ی پنجره ی کنار تخت افتاد که باز بود
فکر کردم بهتره پرده رو جمع کنم تا هوای بیشتری بیاد تو اتاق
بعد یادم اومد یه گوشه از توری پارگی کوچیکی داره
برای اینکه جونور ناخونده ای نیاد تو اتاق از تصمیمم منصرف شدم..
روی تخت دراز شدم و مشغول با گوشی 
بعد از دقایقی چشمم به پنجره افتاد
پرده جمع شده بود!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۱۶
سپیدار

نظرات (۴)

عجب تصور واقعی ای!
یعنی کی اون پنجره رو جمع کرده بود؟
خدائیش چقدر این پستای شما هیجان انگیزه..آدم یاد سریع 3 میفته
پاسخ:
آره باید بدم از روش فیلم ترسناک بسازن
قبل خواب چیزی مصرف کرده بودی!؟
جون من بگوچی بودماهم بندازیم بالا!!
پاسخ:
:/ فقط آب 
آب!؟اوووف چه آبی بوده این آب! یه چندلیترش قاچاقی بفرست واس ما!
پاسخ:
طرز تهیه:
یک بطری آب تهیه کنید
شیر آب را باز نمایید
بطری را از آب پر کنید
بطری را در یخچال قرار دهید
پس از...ساعت بطری را برداشته و نصف لیوان را پر کنید
نصف دیگر لیوان راهم از آب شیر پرکنید
محلول اماده اس
پس آب مشهداینجوریه!واجب شدیه سربزنم!
پاسخ:
بعله از دست ندین

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.