خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

جلسه ی اضطراری

پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۳:۰۱ ب.ظ

بالاخره یه انفجار صورت گرفت!!

بین دو همکار که یکیشون همون قلدریه که میخواستم به خاطر وجود سیاهش ازین استخر لفت بدم

طرف حسابی گذاشته تو کاسش!

البته مدیر هم تا حدودی ب همکار جان ما حق داده و قراره یه جلسه تشکیل بشه

البته که متهمه بسیار پررو و هوچیگره!! با داد و بیداد کارشو راه میبره و بسیار هم حق به جانب!

ولی خب اینبار دیگه ماها در جریان کوتاه نیومدنمون همچنانم قرار نیست کوتاه بیایم!

یادم از اوایل ورود این دکل موج منفی به اینجا اومد..سر جریانی ک حقم با من بود سر و صدا راه انداخت..بعدم جلسه تشکیل داد و من و متهم کرد..این دو همکار دیگه هم حیلی خونسرد و تو جلسه همش شوخی میکردن  انگار ن انگار ک من اعصابم خورده!! به خصوص مدعی فعلی ک کلا فازش حزب باده (حالا نمیدونم چی شده ک بالاخره قاطی کرده؟؟؟؟!!!) هیچ دفاعی از من نکرد بماند با همون الفاظ همیشگی منو ی جورایی کوبوند...گرچه ک من بعدش به مدیر به شدت گلایه کردم و از حقوق خودم دفاع کردم! و مدیر هم پشت پرده با این خانوم قلدر برخورد جدی کرده بود.... بعدم اینقدر بهش بی محلی کردم که خودش دوباره روابط و عادی کرد!! در عین حال  نذاشتم مث قبل باهام شوخی کنه و یه جاهایبم کار میخواست بهم بسپاره و سو استفاده کنه ک خیلی راحت نپذیرفتم!!

حالا بدتر ازون ماجرا برای این دوست حزب بادمون پیش اومده و خیلیم اعصابش بهم ریخته!

نمیدونم چرا بعضی آدما اینهمه سیاه و منبع انرژی های منفین طوری ک هرکار کنن بازم به دلت نخواهند نشست! حتی دیدنشون باعث میشه عصبی بشین!

اخیرا که ما 3تا خیلی باهم هماهنگ شدیم لجش گرفته و سعی در بهم ریختن جو بینمون داره

چقد ازین دورویی و موذی بازی بدم میاد

خدا شرشو از سرمون کم کنه

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۱۸
سپیدار

نظرات (۵)

کی این گیس و گیش کشی شما خانوما تموم میشه؟
هیچ وخ نگو از کی بدت میاد و خدا شرشو کم کنه...خدا وشش نمیاد
با هر روشی که میدونی کاری کن مثل چی پشیمون بشه
یکی از راه ها موفقیت خودته
یکی دیگه محبت کردنه البته اگر طرف لیاقتشو داشته باشه
یه راه دیگه اینه که کاری کنی که کمتر همدیگه رو ببینی
یه رها دیگه هم اینه که هلی کوپتری با جفت پا بری تو سینه اش
من چقدر باید به شما خانوما اموزش بدم آخه...پولم نمیدید بدبختی!
پاسخ:
واقعا شره این بشر .از روزی ک اومده مدام در حال گند زدنه
نه بین ما ک خدمه ام ازش شاکین
والا محبت میکنی کلا رو گردنت سوار میشه!
پشیمون هم نمیشه اصولا!! یکساله هرجوری شده سعی کردیم درستش کنیم که نشد!!
امیدوارم بره یه جای بهتر و به این شیوه شرش از سرما کم شه.مثل مدیر شیفت قبلی که آخر سر عذرشو خواستن!
شما چقد پولکی شدی یکم برای رضای خدا کار کن
آخه کیو دیدی بخاطر رضای خدا رقص عربی یاد بده؟
پاسخ:
شما میتونی اولین خیر در این زمینه باشی
شرمنده من فقط خیر مدرسه سازم نه خیر رقص یاد بده!
پاسخ:
خب میتونین مدرس رقص بسازین :))
اگه همینجوری که در پاسخ به نظرات می نویسی با کسایی که مشکل داری حرف بزنی واقعا هیچ کس حریف زبونت نمیشه خیلی باحال بود ایول D-: 
پاسخ:
نکته ی ظریفی بود :))
۱۸ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۵۱ سعید یگانه (جاوید)
ضمن عرض سلام خدمت احسان عزیزم و تایید فرمایشات معظمٌ له، درصورت تمایل حاضرم یکی از جلسات مذاکره معروف 17 دقیقه ای ام را  با این همکارتون داشته باشم(البته نه داخل استخر!!!!)
:-)
پاسخ:
بله خب داخل استخر شما مغلوب میشین :دی

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.