خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

سیخ روی سیخ

دوشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۷:۴۲ ب.ظ


بالاخره عملیات سیخ جمع کنی و لانه سازی این دوتا یاکریم عاشق شروع شد

طی صحبتایی ک قبلش با مامی داشتم میگفت برو ازشون بپرس ببین وقت ازدواجشون رسیده بوده یا زود ازدواج کردن؟ پشیمون نشدن؟ و ازین دست مسائل... هرچند با اومدن مهمونا متواری شدن و به این نتیجه رسیدم که اینا قشر مرفه بی درد جامعه ان و قطعا جای دیگه ام خونه دارن


هوا کم کم رنگ و بوی پاییزو به خودش گرفته..برگای زرد درختا و کوتاه شدن روزها و خنک تر شدن هوا به خصوص از عصر به بعد کاملا تداعی کننده ی پاییزه

پاییزو دوست دارم با همه ی دلگیریش و کوتاهی روزاش..

گرچه تغییر فصلا و روزا برای بعضی آدما هیچ تفاوتی نداره.. همه شون مثل همن 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۲۲
سپیدار

نظرات (۳)

۲۲ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۴۹ آقای فِلینت
فکر کردم خواستید گوشتش رو به سیخ بکشید :))
پاسخ:
😨 پناه بر خدا!
چه جای باحالی رفتن 
پاسخ:
براشون سبد گذاشتم
وای صداشون سر صبح رو اعصابه :///
پاسخ:
آره بال بال زدناشون خیلی صدا داره 

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.