خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

مرگ ماتیکی

چهارشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۷ ق.ظ


فک میکنین این چیه؟

این ما حصل حواس جمع بنده است بعلاوه حافظه ی ماهیم

تو این سرمای 10_15درجه زیر صفر یه تعداد رژ مایع دستساز و کاملا ارگانیک و صد در صد بهداشتی، خوراکی!! شامل عسل و زعفران و ... رنگهای زیبا و متنوع با ماندگاری بالا ... خلاصه جهت سفارش تشریف بیارید پی وی. بریم سر اصل مطلب! این شیء گرانبها در سرما بسیار سفت شده بود منم از راه رسیدم بخاری رو روشن کردم اینو گذاشتم روش ..بعد دو قدم ازش دور شدم و به کلی فراموشش کردم تا اینکه دیدم یه بوی خفنی اتاق و پر کرده ..ناگهان چشمم افتاد به بخاری در حال دود کردن و مایعی که همراه با ذوب شدن پلاستیک ظرفش ریخته داخل بخاری :( تمام اتاقم دود برداشته :(  چه بوی بدیم میده

به ناچار تو این سرمای استخوان سوز بخاریو کم کردم و خودمو در سه لایه پتو پیچیدم

تا صبح یا از سرما میمیرم یا بو و دود این ماتیکه

خیلی بده آدم با لوازم آرایش بمیره.مردم چی میگن؟؟؟ 

"دختری که جانش را بر سر یک روج مایع باخت"

" جوان ناکام قربانی یک روج"

"روج قاتل ناجی جوان را به کام مرگ کشاند"

:( چه غم انگیز

دیروزم خواب بابابزرگ خدابیامرزمو دیدم بهمم عیدی یه تراول 50تومنی داد  :(  فک کنم دیگه رفتنیم چون بابابزرگم تا یادمه تو کل بچه ها فقط ب داداشم عیدی میداد اونم آخرین بار 2000تومنی بود تازه همونجام از جیبش در میاورد که بعضا دیده شده کهنه و پاره ام هس.حالا اینکه این مبلغ گزاف و به من عیدی داده اونم به چه تمیزی حتما برنامه ای برام داره این روجم بهانه بود :( 

اگر بار گران بودیم رفتیم :(


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۰۳
سپیدار

نظرات (۲)

خواب زن برعکسه :-} نهایتش صبح بیدار میشی می بینی اتاق بوی اون خدابیامرز رو میده البته اگه بوی رج ارگانیک بره
50 تومن خرج قرقی پات میافته البته آمپر بنزین بیشتر از اینا خرج داره
پاسخ:
نخیرم اینا خرافاته :|
نه بوش همچنان هست
واقعا؟؟؟ :(( 
واقعا که!
ملت  اختراع میکنن این هموبلاگیهای ما هم اختراع میکنن!ا
اونم چی؟ روووج!!!!
  رژ لبم نه..روووج یا ماتیک! ماتیک رو یادمه دهه 60 و نهایتا 70 میگفتن!
بپّا حالا خودتو آتیش نزنی با اون روووووووج!!!!
یه سی چهل تا درست کن دم استخرتون بفروش ملت با لبای قرمز بپّرن تو آب!
کاش پدربزرگتون دو تا تراول 100 تومنی میداد میفرفتید دو سه تا رژ خوب میخریدید که اینطوری خودکشی و خودسوزی نکنید!

پاسخ:
مخترعش که من نیستم.من فقط مصرف کننده ام
بعدشم مگه بده؟؟؟؟ به جای ون آت آشغالایی که از بلاد کفر میاد یه جنس سالم داخلی باشه ملت اینقد سرب و روغن جک و جونور نخورن
دو سه تا میداد میرفتم آمپر ماشینو درست میکردم والا روج میخوام چه کار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.