خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

کلاف کاموا

چهارشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۳ ب.ظ

یهو جوگیر شدم بشینم بافتنی ببافم

دوتا کلاه بافتم و سومیم یک سومش بافته شد

حالا اینکه کیا قراره سرشون بذارن معلوم نیست اما استعدادام به صورت ناگهانی و خودجوش شکوفا شد کلی.تموم شد عکساشونو میذارم خیلی قشنگ شدن

یادمه یه آقایی از دوست دخترشون خواسته بودن در یه حرکت عشقولانه براش شالگردن ببافه!!! هی تو سرما اونو بندازه دور گردنش و به یاد یار محظوظ بشه

خانم دوست دختر هم گفته بودن من بلد نیستن و حوصله این کارارو ندارم..و سر همین موضوع رابطه به شدت شکر آب شد!! بعد کلا انگاری این شد برا اون آقا به معیار انتخاب!!! دنبال دختری میگشت که براش شالگردن ببافه!! 


تصور کنین یکی که خیییلییی آزارتون داده مدتها قبل و سالهاست ازش خبری ندارین و اون موقع هم نتونستین سیر فحشش کنین  به صورت کاملا اتفاقی تو یکی از این ابزارهای مزخرف ارتباطی پیدا میکنین چیکار میکنین؟؟؟؟

دلم میخواد هرچی به دهنم میرسه بارش کنم ولی عقلم میگه بی خیال :/

خیلی موقعیت بدیه 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۱۰
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.