خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

استاد پروازی

سه شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۴۱ ب.ظ

یادش بخیر یه استاد اقتصاد نمیدونم چی چی داشتیم خیلی خسته بود!

پروازی بود.از نیشابور میومد!! فک کنم کبوترا میاوردنش!!

ساعت کلاسشم سر ظهر! ۲ تا ۴

هر موقع میدیدیش انگار زده بودنش که بیاد سر کلاس! وگرنه خودش نمیخواسته!!

از در وارد میشد با قد بلند اما قوز کرده..با یه صدای آروم سلام میکرد و میرفت میشست و همونجور آروم حرف میزد هر وقتم خسته میشد بچه ها به یاد دوران دبستان روخونی میکردن!!

انگار خودش قبول کرده بود تقدیرش اینطور نوشته شده که ۱ ساعت و نیم بیاد تو کلاس ۵۰ نفری باهم چرت بزنیم

هیچ تمایلیم نداشت که کوچکترین حرکتی از خودش نشون بده

یه سری مطالب و بهمون دیکته میگفت و مام مینوشتیم برای امتحان

یه روز چندتا اصطلاح لاتین بود که بچه ها متوجه املاش نمیشدن.. شروع کرد به هجی کردن! ماهم که کمی تا قسمتی کرمی بودیم دیدیم هیچ وقت از جاش بلند نمیشه بهش گفتیم پای تخته بنویسه بلکه یه تکونی به خودش یده!

استادم که از ما هوشیارتر بود همونطور که پشت به تخته نشسته بود فقط به اندازه ی 30 درجه روی صندلیش چرخید، نگاه کرد گفت گچم که ندارین؟! (گچا اون طرف تخته بود) انگشت سبابه شو فرو کرد تو نرمه گچا و همونجا کلمه ی مورد نظر و نوشت!! و ماهم همگی انگشت حیرت به دهان بردیم که عجب استاد خسته و خلاقی!!!!!!


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۱۷
سپیدار

نظرات (۴)

۱۷ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۴۷ سعید یگانه (جاوید)
:-)))
خراب این استاد خسته تون شدم!!
البته بالاترین بهره وری با کمترین هزینه فقط از عهده اساتید اقتصاد برمیاد!

پاسخ:
ما هم دسته جمعی خرابش بودیم و هنوزم هرموقع یادش میکنیم همچنان هستیم :))

من استغاده ای که از پستتون میکنم اینه که "کمی تا قسمتی..بودیم!"
دقیقا به کنه ذات اشاره کردید...
پاسخ:
اتفاقا شما اصلا استفاده ی لازمو از مطلب نبردی استاد!!
بیشتر دقت کنین
یه فلاکس چایی و چند تا نسکافه میبردید سرکلاس نمره میگرفتید:-} 
پاسخ:
به فکرمون نرسید :))
خب اخه مگه مجبور بود این همه راه ، اونم توی اون ساعت از روز بیاد کلاس 😭😭
خستگی استاد واقعا احساس شد با  توصیف هایی که کردی
پاسخ:
از همدردی شما با استاد سپاسگذارم 😂😂😂

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.