خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

پیشنهادات سریع القبول

چهارشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۰۶ ب.ظ

هوس تخم مرغ کردم رفتم 3تا دونه تخم بلدرچین ریختم تو قهوه جوشم و آبپز کردم بعدم به زیبایی هرچه تمامتر گاز زدم و خوردم!

جاتون خالی


برای خودم یه کت دوختم ویژه مراسم افطار خورون که دعوت میشیم خخخ دگمه نداشتم همش تو فکر بودم برم بخرم عصری این بود که وقتیم خوابیدم هی تو خوابم به فکرش بودم! آخر بلند شدم زنگ زدم فروشگاه پرسیدم تا کی بازه و ازون دگمه هام داره یا نه؟

اضلا ححسش نبود اینهمه راه برم ببینم نداره یا نیست و باز برگردم برم جایی دیگه!

حالا خیلی راه نبود ولی بالاخره یه میدون و یه چهار راه و باید رد میکردم دیگه!

همیشه فکر میکردم و میکنم!! که نباید با هیچ کی تعارف داشته باشم! اغلب پیشنهاداتو بار اول یا نه دوم میپذیرم! حالا طرف میخواد تو دلش فوش بده که تعارف کرده مشکل خودشه!

ددی جان هم دید من حاضر شدم پرسید؟ گفتم.. گفت ماشین من بیرونه میخوای برسونمت؟؟ (ددی جان اصولا بنا به ذات جماعت ترک تعارف زیاد میکنن و ما هم چون میدونستیم از بچگی همیشه رد میکردیم!) اول گفتم نه میرم خودم..(یه جوری اینو گفتم که یعنی مثلا از ضعف روزه دارم میمیرم و نمیخوام زحمت بدم و ازین موذی بازیا) ددی هم طبق عادت (با اطمینان از اینکه من رد میکنم مجددا) گفتن خب ماشین که بیرونه! منم گفتم اگه حوصله شو دارین باشه بریم D: و ددی بعد از اندکی تامل برخیزیدن و رفتیم..

اینجوری بود که این تیر ترکشم ددی جان رو درگرفت

والا تعارف چرا؟یا پیشنهاد ندین یا از ته دل باشه!


گفتم تخم یاد تخمای یاکریم مون افتادم.نمیاد بشینه روشون :| شیطونه میگه بردارم اونارم آبپز کنم


کتاب 4اثر فلورانس و مثلا دارم میخونم! بعد یه هفته 60 صفحه خوندم! برای همین تصمیم گرفتم خودمو تشویق کنم یه رمان همزمان بخونم.. " فارست گامپ" فیلمشم هست که من یادم نمیاد دیده باشمش شاید یه بخشاییشو دیده باشم..

برای همین ادامه تحصیل ندادم! از خوندن هرچیزی جز رمان زود حوصلم سر میره

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۱۰
سپیدار

نظرات (۱)

بالاخره تخم مرغ یا تخم بلدرچین؟

این همه این پدرا رو اذیت نکن
پاسخ:
بلدرچینم یه جور مرغه دیگه

پدرا؟؟ 

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.