خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

راهی که نباید رفت

جمعه, ۴ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۳۵ ق.ظ

بعضی اشتباها هیچ جوری جبران نمیشه

و بعضی راه هارو نباید رفت چون به امتحان کردنش نمی ارزه!

از اصول و ارزشهات هیچ وقت نباید کوتاه بیای... همه چی یه ذره یه ذره شروع میشه.. پیش میره و میشه یه گلوله ی برفی بزرگ!! 

همش فکر میکنم چرا قدم اول و برداشتم؟؟ 

خلاقیت انسان تا اونجا پیش میره که خوشبختی رو از خودش میگیره براحتی و خودشو تو چاهی میندازه که نمیتونه ازش بیرون بیاد.. انسان موجودیه که میتونه به احمقانه ترین شکل ممکن خودشو تو بزرگترین دردسرها بندازه و بعد بگه چرا من؟؟؟

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۱۱/۰۴
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.