خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جوجو مویز» ثبت شده است

رمان "پس از تو" نوشته "جوجو مویز"

رمان بدی نبود ولی بیشتر به درد فیلم میخورد تا کتاب

دنباله کتاب (من پیش از تو) بود. کتاب اول و نخوندم ولی فیلمشو دیدم البته بعدها فهمیدم کتاب بوده! 

از دید فنی هرچند که اینکاره نیستم اما کار نویسنده حرف نداره اما خب این رمانای تخیلی اون چیزی نیستن که منو اغنا کنن 

جلد اول ، قهرمان داستان دختریه شوخ و شنگ که پی کار میگرده و نهایتا پرستار پسری به اسم ویل میشه که فلج شده.. عاشقش میشه ولی در نهایت ویل به خاطر وضعیتی که داره خودکشی میکنه اونم توسط یک موسسه مجاز!! کل داستان اتفاقات  و جریانات این آشنایی و نگهداری و در نهایت با مرگ ویل ختم میشه

حالا داستان دوم زندگی این دختر و سایر خانواده ویل هست بعد از مرگش و اینکه چطور با این قضیه تلخ کنار میان در نهایت

نویسنده اونقدر هنر به خرج داده که شما براحتی کتاب و کنار نذارین


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۶ ، ۱۲:۴۱
سپیدار