بازم خواب بی خواب
سه شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۰، ۰۷:۰۳ ب.ظ
دیشب عمه جان پیش ما بودن...حالا بعدا تعریف میکنم جریان چیهتو اتاق من خوابیداز صدای خر و پفش تا دیروقت خوابم نبرد...درواقع وقتیم خوابیدم باز پریدم از خوابامشبم پیش ماستدر واقع پیش من قدمش روی چشم ولی...تا صبح باید دعا کنم خدایا آرومش کن که منم یه ذره بخوابمجالبه ک کاملا صافم میخوابه.یه ذره نمیچره به چپ و راستحالا ببینیم امشب چی میشهباید تمهیدات اساسی اندیشیدشاید پنبه کار ساز باشه
۹۰/۰۹/۰۸