خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

ازدحام + کتاب 2

يكشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۰، ۱۰:۵۲ ق.ظ
از وقتی بچه بودم همیشه روزای عاشورا و تاسوعا از بابا میخواستیم مارو ببره نزدیک حرم بابا هم همیشه میگفت این روزا خیلی شلوغه و ترافیکه البته گاهی پیش میومد که دیگه از بس اصرار میکردیم میرفتیم دیگه کم کم بزرگتر که شدم دیدم دوس ندارم روزای خیلی شلوغ اون نزدیکا باشم چون همیشه زنا و مردا به طرز خفنی با هم قاطی میشدن و متاسفانه آقایون اصلا مراعات نمیکردن.... تا اینکه چند سال پیش بابا گفت بریم روز تاسوعا بود از سمت طبرسی رفتیم که پایین خیابون بود و بی نهایت شلوغ از یه جایی هرچی به بابا گفتیم :نریم جلو خیلی شلوغه از همینجا سلام میدیم و برمیگیردیم....گوش نکرد هرچی نزدیکتر به حرم میشدیم شلوغ تر میشد تا اینکه .... مامان و آبجی عقب میومدن و منو بابا جلوتر. چند تا موج جمعیت از چند طرف یهو همه همدیگه رو هل دادن و ریختن سمت ما. از شدت فشار جمعیت بابا که منو محکم گرفته بود پرت شد یه سمت پیاده رو و من موندم بین یه عالمه مرد شاید 50-60 تا که تو یه پیاده رو کوچیک دورم بودن..... به قدری عصبی شدم که میخواستم جیغ بزنم البته کمی جیغ جیغ کردم و یه چیزاییم گفتم بالاخره بابا از همونجا دست منو گرفت و منو کشید به طرف خودش همون گوشه و تا رفتن اون جمعیت منو تو بغل خودش نگهداشت خلاصه از همونجا زدیم تو این کوچه های فرعی و برگشتیم دیگه ولی خیلی عصبی شدم و پشت دستمو داغ کردم دیگه روزای شلوغ پامو اون طرفا بذارم ولی خب حالا از اون موقع تاحالا بابا هرسال ما رو میبره حرم روز تاسوعا!!!!! ولی خب از یه مسیر دیگه میریم اون منطقه فرهنگ مردمشم یه جوری بود که.... پارسال که از باب الرضا رفتیم مسیرش خوب بود و مشکلی پیش نیومد تا ببینیم امسال چی میشه ________________________ به دلیل سوتی های مکرر دوستان نظرات بعد از تایید بنده به رویت جمع میرسن چرا خاطره سید الشهداء علیه السلام را فقط با بحث و گفتگو ، سخنرانی، تشکیل میزگرد و نظایر آن زنده نگه نمیداریم؟چرا باید عزاداری کرد؟ در رفتارهای ما دو گونه عوامل نقش دارند. 1- شناختی (فهم و پذیرش مطلب)  و 2- احساسی و عاطفی یا انگیزشی باید متناسب با کاری که میخواهیم انجام دهیم  شناختهای لازم را به دست آوریم اما فقط شناخت کافی نیست تا ما را به حرکت در آورد. باید شور و شوقی نسبت به انجام کار پیدا کرده و علاقه ای داشته باشیم به آن کار تا انجامش دهیم چراکه شناخت خود به خود باعث حرکت نمیشود وقتی پی به قداست عاشورا بردیم و فهمیدیم آثار مثبت زیادی در جامعه دارد برای اینکه بتوانیم از آن آثار استفاده کنیم و به سایرین منتقل نماییم باید ابتدا آن را بازسازی کنیم تا آن شرایط درک شود در کنار سخنرانی و تحقیق و کنفرانس باید حتما این بازسازی هم ایجاد شود خدای متعال انسان را به گونه ای آفریده است که هنگامی که چیزی را میبیند اثری می پذیرد که هیچ گاه گفته ها و شنیده ها آن اثر را ندارد پس باید صحنه های عاشورا را بازسازی کنیم به گونه ای که مردم آن را مجسم کنند باید رفتاری نشان داد که احساسات و عواطف مردم را تحریک کند که همان عزاداری به شیوه سنتی است
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۹/۱۳
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.