خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

یلدا

سه شنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۰، ۰۹:۳۶ ق.ظ
این روزا همه میگن یلدا مبارک... بهانه خوبیه برای دور هم بودن  و مرور خاطرات گذشته به شرطی که واقعا دور هم باشیم نه اینکه فقط کنار هم بشینیم به یاد اوناییم که میخوان اما ندارن باشیم (مراجعه به پست اگه دوست دارین کمک کنین) تا وقتی مامان بزرگم بود همه اونجا جمع میشدیم آب انار شیرین ترین یادگاری اون زمانه زمانی که واقعا برف میومد شب یلدا... حالا 9سال گذشته میدونم الان تو راه بهشتی و جات خوبه..دلم برات تنگ شده یه روزای خاصی هست که خیلی مهمن و شاید باید شاد باشی ولی من همیشه این روزا دلتنگم همیشه به خاطر دلایل نا معلوم و حالا به دلایل کاملا معلوم دلتون شاد شاد باشه یلداتون مبارک در پناه خدا
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۹/۲۹
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.