شرف الشمس
جمعه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۰، ۱۲:۴۸ ب.ظ
مدتی بود میخواستم واسه خودم یه نگین شرف الشمس بخرم
یا انگشتر یا آویز گردنبند .بیشترم دومی تو نظرم بود اما یا وقت نمیشد یا فراموش میکردم...
چند وت پیش (فکر کنم 2-3 هفته) یه نفر سه تا نگین شرف الشمس به بابا داد
من اونی که تیره تر و کوچیکتر بود و برداشتم
و بالاخره امروز بردیم دادیم پسر خاله که واسه من آویز و واسه مامان و بابا انگشتر درست کنه(نقره)
خوشحال شدم
فردا هم میرم ایشالا حرم که خیلی دلم هواشو کرده
یه زمان هفته ای یه بار میرفتم حتما .حالا تا بهانه ی خرید از اون طرفا نداشته باشم نمیشه برم...
_______________________________________
این روزا هیچ چی ترسناک تر از این پسر بچه ها (دبستان تا دبیرستان)نیست
چهارشنبه بود از پل که میرفتم بالا دیدم کلیشون داشتن در حال شیطنت رد میشدن و میرفتن پایین...
گفتم خدایا از این ترقه ها اونم رو پل جلوی من نندازن که حسابی کفری میشم
پایین پل رسیدم و 2-3 متریم دور شده بودم دیدم از سمت راستم یه دودی رد شد
تعجب کردم برگشتم دیدم خب کسی که نیست سیگار بکشه خبر دیگه ایم نیس پس این دود چی بود؟؟؟؟!!!!
یهو بعد از اندک زمانی سمت چپم به فاصله ی کم...تَــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــق!!! یه ترقه ترکید
خدا نگذره از اونایی که میسازن و میدن دست این جونورای مردم آزار
۹۰/۱۱/۲۸