فقط دو کلمه!
شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۰، ۰۸:۱۲ ب.ظ
تو پیاده رو داشتیم میرفتیم
یه آقایی داشت با تلفن همراهش حرف میزد
به هیچ کی و هیچ جا نگاه نمیکرد
از حالت صورتش مشخص بود خیلی غرق شده تو صدایی که از اون طرف خط میاد
ولی در عین حال که خونسرد و آروم به نظر میومد معلوم بود خیلی هیجان زده و خوشحاله!!
دو حالت متناقض که دیگه خوب میتونم بفهمم....
یه حس خاصی داشت
به اونی که اون طرف خط بود گفت:
" من دوست دارم...خیلی دوست دارم"
انگار یه چیزی تو وجودم فرو ریخت.................................
۹۰/۱۱/۲۹