زنجیر
دوشنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۰، ۱۱:۲۵ ب.ظ
بعضی دوست داشتنا انگار آدمو به زنجیر میکشه.....
انگار تو یه قفس تنگ زندانیت میکنه که هی میخوای ازش فرار کنی
ولی نمیتونی
از بس زیادی نگرانتن که نکنه ...؟؟؟
وقتی یکیو دوس داری حتی نباید انتظار داشته باشی هر موقع از کنارت رد شد بهت سلام کنه
و اگه اینکارو نکرد ...داغ کنی
خب شاید اصلا تو رو ندیده!!!
شاید اینقدر عجله داشته که نمیتونسته صبر کنه...حتی برای چند لحظه
شاید اصلا اون لحظه حوصله حرف زدن با هیچ کیو نداشته...حتی تورو
ولی اینا دلیل بر دوست نداشتن نیست
(این یک خطابه ی عاشقانه نیست لطفا اشتباه نکنید در حین خوندنش)
___________________________________
نمیدونم چرا خوابم نمیبره باز این روزا
از خستگی یا از فکر و خیال؟؟؟!!!
دومی بیشتر آدمو خسته مینه
گاهی
دلم میخوا با یه چاقوی تیز مغزمو بشکافم، اون افکاری که آزارم میده و
دربیارم، بریزمشون تو یه پلاستیک زباله و بذارم دم در و مطمئن بشم ساعت 10
شب دیگه خبری ازشون نیست!
۹۰/۱۲/۰۸