تکرار
سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۱، ۱۱:۲۰ ق.ظ
وقتی عاطفه برای اولین بار داشت برام تعریف میکرد
من خیلی متعجب و متفکر با یه لبخند گفتم بهت نمیامد!!
اونم لبخندی زد و گفت: جدی؟؟چیکار کنیم دیگه ...شد دیگه
روزیم که من برای رویا داشتم جریان و میگفتم
اونم دقیقا با همون حالت و همون لبخند همون حرف و به من زد
منم گفتم...آره خودمم فکرشو نمیکردم
۹۱/۰۴/۲۷