برای الهام عزیزم
چهارشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۱، ۰۴:۲۵ ب.ظ
امروز بین بچه ها جات خیلی خالی بود........
همه چاق شدن
غیر از یه نفر البته!
معصومه سر کار بود و امروزم خیلی سرش شلوغ بود نتونست بیاد
سارا انتقالی گرفته رفته تهران درس میخونه اونم دیروز رفته بود تهران و خیلی ناراحت شد که دیر بهش خبر دادیم و نمیتونه بیاد
طیبه گفت قوچانه
سمانه هم که چهار روزه بچش به دنیا اومده و سختش بود بیاد اما گفت وضعیتم که رو به راه شد حتما دعوتتون میکنم بیاین خونم
بچه ی ملیحه 7ماهه شده و خیلیم شیطونه همش تو بغل ماها بود
فاطمه ، الناز، وجیهه که درگیر پایان نامه ی ارشدن
مهناز و نرگسم که تو فکر جمع کردن منابع و درس و... ولی فقط فکرش
خیلی خوش گذشت
کلی جیغ و ویغ کردیم و چرت و پرت گفتیم و خندیدیم و واقعا جات خالی بود.....
۹۱/۰۶/۲۹