خطا
پنجشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۱، ۰۶:۱۹ ب.ظ
* قبول شدم اما با یک خطا...با مربیم مشورت کردم گفت نرو دوره ی بعد دوباره شرکت کن....چشم!
یا بهمنه دوباره یا اسفند....
* بابا دائم تو گوشم میخونه که دیگه ولش کن و مامان سکوتی میکنه که معنیش تایید حرفا باباست!
من اینجا هیچ حامی ندارم مگه اینکه کار مورد نظر خودشون باشه
* هم من هم بابا و مامان داریم به هم باج میدیم تا بتونیم با هم کنار بیایم
* تصمیم گرفتم دهنمو بعد از این ببندم شاید برای همیشه.....
* بین بعضی چیزا هنوز نتونستم ارتباط برقرار کنم و این عذابم میده
*
راننده اتوبوس امروز اعصابمو خورد کرد سر صبح...کارت زدم اما وقتی پیاده
شدم میگفت نزدی... آروم آروم با اوتوبوسش کنارم میومد و هی میگفت کارت بیا
بزن و .... حرفمو قبول نمیکرد.... برو بابا دیوانه........ و دیگه محلش
نذاشتم(حرف آخرو با خودم گفتم) و اونم یه چیزی گفت...شاید فحشم داد
* حس نوشتن نیس...حس سر زدن نیس...حس خوندنم نیس...شرمنده همه
{ دپرس نیستماااااا فقط حوصله ندارم }
۹۱/۰۹/۱۶