وضعیت زرد
سه شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۱، ۰۵:۴۷ ب.ظ
همونطور
که قبلا گفتم من(یک طرف) و بابا و مامان (طرف دیگه) برای اینکه با هم مشکل
پیدا نکنیم قبول کردیم که کنار بیایم با هم یه جورایی!
در واقع به هم باج میدیم....
چند روز پیش درست همون کاری که خواستن و کردم
غرم نزدم!هرچند دلم خون بود ولی اونقدر خندوندمشون که کامشون شیرین شد
بعد از اینم رویه همینه....هرچند میدونم خودم فرو میریزم....ولی دیگه مهم نیس...لااقل یکی این وسط خوشه(یک طرف)
امروز به شیوه ی سیاست دخترانه ی خودم آویزون بابا شدم و گفتم میخوام 1تا3 برم تمرین!
و بابا گفت عیبی نداره برو!
و من هنوز تو کفم که چه زود پذیرفت این بار.....
۹۱/۰۹/۲۱