خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

داستان سپیداری که قد میکشد

خود ناشناخته ی من

سپیدار درختی برگریز است که برگ‌هایش پیش از ریزش،رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می‌گیرند
ریشه هایی بسیار قوی و نفوذگر دارند...
**********
سپیداری که به باران می پیچد
عاشق باران نیست
می خواهدمسیرآسمان راپیداکند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

تلخی بی پایان

جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۵ ب.ظ
حتی فکرشم میتونه عذاب آور باشه! اینکه بدونی اونی که ادعای دوست داشتنتو داشته به خاطر نقایص ظاهریت برای موندنت پافشاری نکرده! چیزی که هیچ وقت دست خودت نبوده و نیست..... شاید حتی به همین دلیل رفته....یا وقتی رفتی دیگه دنبالت نیومده...... شاید این شایدها واقعی باشن شایدم نه ولی وقتی غیبت زیادی طولانی میشه و دلیلی براش پیدا نمیکنی وقتی میشینی همه ی رفتارا رو دوباره بررسی میکنی حرفا رو زیر و رو میکنی...... تهش میرسی به تمام افکار بدبینانه و منفی.....
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۲/۱۸
سپیدار

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.