زالو
شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۴:۰۴ ب.ظ
بالاخره امروز رفتیم به میزبانی زالوهای عزیز
درست مثل یک جراحی
حدود 1 ساعت (کمتر) طول کشید
اینا هی خون مارو خوردن و از گوشه دهنشون این خونا سرریز شده بود رو صورت ما :))
فقط اولش یه کمی سوزش داشت اینقدر که کمی اشک در گوشه ی یک چشم جمع شد
منطقش هم در ناحیه ی سینوس ها بود دیگه .زیر دو چشم در دو طرف بینی و بین دو ابرو
الان یه عالم پنبه رو صورتم جسبیده که نمیتونم درست ببینم :))))
خیلی قشنگ شدم
به دختره گفتم به همه میگم دماغم و عمل کردم :)))
به قول آبجیم این حجم پانسمان نشون میده که کلا ریشه کن کرده باشمش :))
زالوهای
بیچاره بعد از اینکه حسابی خوردن و افتادن خانومه مینداختشون تو یه ظرف و
روشون نمک میریخت و اونا هم همونجوری جون میدادن و تمام خونای خورده شده هم
ازشون میریخت بیرون :(
خیلی صحنه ی دلخراشی بود
اینجاست که میگن ابر و ماه و مه و خورشید و فلک در کارند ......
به این دلیل اینارو میکشن بعد از اتمام کار چون اون زالو خونشو به مرور پس میده و دوباره میره سراغ یکی دیگه
واسه اینکه از یه زالو دوبار استفاده نشه و بهداشتی باشه بعد از کار اول میکشنش
نتایجم که هنوز نزدن :| اه
۹۲/۰۲/۱۴