نقطه سر خط
سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۲:۱۴ ب.ظ
دیروز آخرین روز کاری قبل ماه رمضان بود
اینقدر خندیدم و جیغ جیغ کردم و شرارت به خرج دادم که شب از خستگی داشتم میمردم
دیروز ناهار نبردیم
قرار گذاشته بودیم از بیرون غذا بیارن برامون و همه دور هم غذای یک شکل بخوریم
سفارش دادن از بیرون ساندویچ اوردن
اسمش اژدر بود
اندازه 3-4نفر توش پر بود
قدشم خیلی بلند بود
توش کباب و جوجه و کالباس و ....بود
من که نصفشو فقط تونستم بخورم تازه اونم بعد کلی فعالیت
روز خوبی بود.خدارو شکر....
یه مقدار کار دارم که باید تو ماه رمضون تموم کنم که نکشه به بعدش
ایشالا به زودی اونارو هم تموم میکنم
فقط کاش آخر تمام شادیا یه لبخند تلخ و پر حسرت نبود
۹۲/۰۴/۱۸