مطرب
يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۱۹ ق.ظ
هر شب ساعتای 10 به بعد یه نوازنده ی دوره گرد میاد تو کوچه و میزنه و میخونه
اول سلطان قلبها ....
چقد غم داره تو صداش ولی دوس دارم بشینم پشت پنجره و گوش کنم به آوازش
میگن مطربه...
ماه رمضون بعد افطار....
میگن درست نیست....
میگن این نون ......
بعضیا (شاید یکی دو نفر) میان بیرون یه پولی بهش میدن
بعضیام بهش میگن آهنگای اینجوری نخون لااقل....
ولی هیچ کس نمیره ازش بپرسه دردت چیه؟
چرا کارت اینه؟
زندگیت چه جوری میگذره؟
...گفت خب حالا بدوننم مگه کاری از دستشون بر میاد براش؟؟؟؟
گفتم آره
همونجور که واسه نور چشمیاشون به هزار و یک در میزنن تا یه کاری جور کنن واسه اینم میتونن
شایدم نتونن همه (که خیلیا میتونن)ولی همین که بشینن پای درد دلش بازم خوبه
آهای روزه گیره
آهای نماز خونا
آهای شیعه های علی(ع)
آقامون علی(ع) مرامش این نبود که تو خونش لم بده و بهترین افطاریو بخوره و مطرب دوره گردی و که چاره ای نداره مذمت کنه!
اگه بود حتما میرفت دستشو میگرفت
اون دور میشد و من با این افکار آهنگشو زمزمه میکردم
میرفت اما سوز صداش تو کوچه بود
سلطان قلبم تو هستی تو هستی
دروازه های دلم را شکستی.............
۹۲/۰۴/۲۳