چند نقطه ی کوتاه
دوشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۲۳ ق.ظ
ماه رمضان از نیمه که میگذره میافته تو سراشیبی
به سرعت میره و از ما دور میشه.....
مخصوصا شبای قدرش
خدایا خیلی شرمنده ام
و خیلیم ازت ممنونم که چشم پوشی میکنی♥
دیشب افطاریمونم برگزار شد و .... خوب بود
فقط قسمت آخرش زیاد خوب نبود
اینکه خاله بزرگم و دختراش بعد از تمام شدن افطاری اومدن خونه مون و تا حدود 12 بودن
اینش بد نبود! چون در هر صورت ما تنها بودیم
ولی وای از این زبون......این خاله جان همینجور تمام فامیل و دور کرد.....
این زبون دیشب تا کجاها که نرفت..... هرچیم ما یا بچه هاش بحث و عوض میکردیم .....
خدا آدمو پیر بد زبون نکنه....پیری که بشینه با غیبت وقتشو بگذرونه.....
۹۲/۰۵/۰۷