تنوع یا تهوع
سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۲۴ ب.ظ
نمیدونم واسه همه همینطوره یا منم که اینطوریم
تا وقتی ندارم غصه ی نداشتنشو میخورم
وقتی به دست میارم برام بی اهمیت میشه
باز اگه از دست بدم دوباره غصه میخورم.....و همینجور ادامه داره!!
========
وقتی وارد یه خانواده ی جدید میشی کلی تفاوت تربیتی و فکری هست که کم کم خودشو نشون میده
اوایل سخته ولی به مرور با بعضیاش کنار میای و بعضیاشم ب راحتی میپذیری و بعضیاشم اونا از تو میپذرین
اما خیلی زمان میبره تا جا باز کنی و راه بیای
حالا تصور کن این دوتا خانواده از دو تا استان و دو نقطه ی مختلفم باشن!!!!
حالا تفاوت لهجه و زبانم بهش اضافه بشه....چه معجونی!
این وسط باید یه دلگرمی داشته باشی که بتونی ادامه بدی وگرنه خیلی زود وا میدی
حکایت عروس اصفهانی ماست که امروز از سردی ما مشهدیا خیلی شاکی بود
حقم داره.
البته نباید یک طرفه با قاضی رفت
مادر من سالهاست با جماعتی از شمال غربی داره زندگی میکنه
فارس و ترک........
ولی اعتراف میکنم منم مدتهاست که از مردم این شهر دلگیرم
از سردیشون ...
خیلی دلم میخواست از اینجا برم
۹۲/۰۵/۱۵